یکی از شایع ترین علل دروغ گویی کودکان، ترس از تنبیه می باشد.
 
چکیده: بسیاری از والدین از این که فرزندشان به آنها دروغ می گویند، شکایت دارند. والدینی را دیده ام وقتی مربی مدرسه یا یک مشاور مذهبی را می بینند از او می پرسند چکار کنیم فرزندمان به ما دروغ نگوید. در این نوشتار به بررسی علل دروغ گفتن کودکان می پردازیم.

تعداد کلمات 1503 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
 

هدف از دروغگویی چیست؟ 

معمولا هدف از دروغگویی، گمراه کردن طرف مقابل و یا به اشتباه انداختن فرد دیگری در امری است تا در سایه آن به هدف و مقصودی که مورد نظرش است برسد. کسی که دروغ می گوید معمولا قصد دارد از طریق آن به اغفال و فریب دیگران بپردازد و آنها را گول بزند آنچنان که واقعیت ها را در نیابند و دستش را تا رسیدن به مقصود بازگذارند. این هدف یا اهداف ممکن است متعدد و مختلف باشند:
 

1- ترس از تنبیه[1]

هنگامی که از کودکان ۵ ساله سوال شود که آیا همیشه دروغ اشتباه است، ۹۲ درصد می گویند بله. ۳۸ درصد کودکان ۵ ساله بی حرمتی به مقدسات را دروغ می دانند. اینکه چرا کودکان فکر می کنند فحش و ناسزا دروغ است؟ به این دلیل که در ذهن آنها دروغ چیزی است که باعث می شود تنبیه یا نصیحت شوند. و وقتی از آنها می پرسند چرا دروغ گفتن اشتباه است؟ بیشترشان پاسخ می دهند که مشکل دروغگویی این است که به خاطر آن تنبیه می شویم. در سن ۱۱ سالگی، ۴۸ درصد کودکان می گویند که مشکل دروغگویی این است که باعث کتمان حقیقت می شود و ۲۲ درصد می گویند گناه است. با این وجود، یک سوم هنوز می گویند که مشکل دروغگویی تنبیه شدن است.[2]
کودکان برای اولین بار دروغ را برای اجتناب از تنبیه می گویند. هر وقت که به نظرشان ممکن است تنبیه شوند یکسره دروغ می گویند. یک کودک 3 ساله ممکن است بگوید «من خواهرم رو کتک نزدم». در حالیکه پدر و مادر او را در حال کتک زدن خواهرش دیده اند. یک کودک ۶ ساله چنین اشتباهی را مرتکب نخواهد شد. او درباره شیطنتش فقط وقتی حرف می زند که والدین بیرون از اتاق بودند. تنبیه عامل اولیه دروغگویی است.[3]
بررسی های علمی نشان می دهد که بیش از ۷۰ درصد دروغ های کودکان به علت ترس از تنبیه شدن است. بنابراین به کودک اطمینان بدهید که اگر به شما راست بگوید، تنبیه نخواهد شد. اگر کودک به دلیل راستگویی تنبیه شود در آینده نیز برای رهایی از مجازات دروغ خواهد گفت.[4]
 

2- تقلید از والدین

کودکان مانند دوربین فیلمبرداری هستند. هر چه را که می بینند و می شنوند ضبط می کنند و بعدا عین همان را انجام می دهند. کودکان مخصوصا بیشتر تحت تاثیر اعمال کسانی که دوستشان دارند، قرار می گیرند و والدین نخستین کسانی هستند که کودکان از آنها تقلید می کنند. بنابراین، دروغگویی ممکن است بدلیل تقلید از والدین صورت گیرد. برای مثال، پدری که به دلیل اسباب کشی سر کارش نرفته و در خانه مانده است به کودک خود می گوید: «هر کس آمد یا تلفن کرد بگو پدرم خانه نیست.» هرگز گمان نکنید که کودک آن را نمی فهمد. او ظاهرا در برابر رفتار شما آرام است اما همان را یاد می گیرد و انجام می دهد. در اینصورت شما مسئول نتایج نامطلوب رفتار فرزند خود خواهید بود.
 

3- نحوه بیان و برخورد والدین

گاهی اوقات نحوه بیان و برخورد پدر و مادر با کودک به گونه ای است که او را وادار به دروغ گفتن می کنند و دروغگویی را به او آموزش می دهند. برای مثال، هنگامی که کودک کار نادرستی انجام داد والدین به او اصرار می کنند که او این کار را نکرده است بلکه بچه همسایه یا دوستش یا موجودات خیالی اینکار را کرده اند. موقعیت دیگری را تصور کنید که در ابتدا کودک کاری را که نباید می کرد انجام داده باشد، بعد از آن برای فرار از مشکل بوجود آمده، منکر انجام آن شود. اما این انکار چنان برای والدین قابل قبول و عادی است که معمولا پدر و مادرها آن را نادیده می گیرند. محققان از مطالعات مشاهده ای خودگزارش کرده اند که در کمتر از یک درصد چنین مواردی والدین دارند از این فرصت برای آموزش دروغگویی استفاده می کنند. در این وضعیت نه تنها والدین او را دروغگو بار می آورند بلکه از او حمایت بی مورد کرده و باعث می شوند که او از پذیرش مسئولیت در برابر رفتارش سر باز زند و این امر موجب ناهنجاری های رفتاری در بزرگسالی خواهد شد.[5]
 

4- احساس تحت فشار بودن

اکثر دروغ هایی که کودکان به والدین می گویند به منظور سرپوش گذاشتن روی خطا و اشتباه شان است. آنها ممکن است ناخواسته دست به کاری بزنند که نباید می کردند، سپس برای اینکه شما از آن آگاه نشوید آن را مخفی کنند اما سؤالات زیاد شما می تواند باعث شود که آنها به شما دروغ بگویند.
 

5- آزمودن والدین توسط کودک

گاهی کودک دروغی می گوید تا بتواند پدر و مادر را آزمایش کرده و عکس العمل آنها را در برابر این امر دریابد. برای مثال، سخنی را به دروغ می گوید و منتظر عکس العمل والدین می ماند. اگر عکس العمل آنان منفی بود کودک می گوید «شوخی کردم» و اگر عکس العمل مثبتی نشان دادند کودک به آن ادامه می دهد. بنابراین این نوع دروغگویی برای کشف است نه مسئله دیگر
 

6- تشویق نادرست والدین

گاهی کودک به علت شیرین زبانی دوران خردسالی دروغی مطرح می کند و والدین بدون توجه به عواقب آن شروع به تشویق و بوسیدن او می کنند کودک نیز روز بعد برای اینکه محبت بیشتری ببیند دروغ بزرگتری خواهد گفت و این امر به تدریج در او به صورت عادت در می آید.
 

7- حفظ احساسات دوستی

هنگامی که کودکان یکدلی را تجربه کنند و از روابط اجتماعی با خبر شوند، موقع دروغگویی، دیگران را نیز مورد ملاحظه قرار می دهند. آنها برای حفظ احساسات دوستی دروغ می گویند. در مدرسه ابتدایی «حفظ راز» قسمت مهمی از دوستی است از این رو ممکن است دروغ گفتن بخشی از آن شود.[6]
 

8- در نظر گرفتن مصلحت

موقعیتی را تصور کنید کودک هدیه ای را باز می کند که دوستش ندارد! چه توقعی از او داریم؟ ما به عنوان یک بزرگتر از کودک انتظار داریم تا تمامی عکس العمل های عصبانیت، ناراحتی و دلخوری را کنار بگذارد و صادقانه لبخند مودبانه ای بزند! تالوار (۲۰۰۲) آزمایشی انجام داد تا توانایی کودکان برای بیان دروغ مصلحتی و خود کنترلی از طریق بیانات چهره ای را بررسی کند.
کودکان طی آزمایش بازی های گوناگونی را برای بردن جایزه انجام می دادند اما موقعی که سرانجام جایزه را گرفتند دیدند که یک تکه صابون کثیف است. بعد از چند لحظه مکث برای اینکه کودکان از شک بیرون بیایند محقق از آنها پرسید که چه احساسی دارند. حدود یک چهارم پیش دبستانی ها و نیمی از کودکان دوره راهنمایی گفتند که از هدیه شان خوششان می آید. این دروغ آنها را بسیار ناراحت می کرد خصوصا وقتی از آنها خواسته می شد چند دلیل بیاورند که چرا تکه صابون را دوست دارند؟ آنها اخم می کردند و به صابون زل می زدند و نمی توانستند در چشمان محقق نگاه کنند.
در این آزمایش والدین در حال تماشای کودکشان بودند و ملاحظه شد که وقتی کودک دروغ مصلحتی می گفت لبخند می زدند. تالوار می گوید اغلب والدین افتخار می کنند که فرزندشان مؤدب است و اینکار را دروغگویی نمی نامند. تالوار با وجود تعداد دفعاتی که شاهد این مسئله بوده است باز هم از ناتوانی آشکار والدین در تشخیص این که دروغ مصلحتی نیز دروغ است، تعجب می کند.
هنگامی که از بزرگسالان خواسته شد تا دروغ هایشان را یادداشت کنند آشکار شد که در برابر هر ۵ برخورد اجتماعی، یک دروغ می گویند یعنی به طور متوسط روزی یک دروغ. (در مورد افراد کالج دو برابر است). میزان گسترده ای از این دروغ ها، دروغ مصلحتی هستند تا حس خوبی به دیگران منتقل شود.[7]
با تشویق کودکان برای گفتن چنین دروغ های مصلحتی، آنها راحت با دو رو بودن کنار می آیند، در واقع عدم صمیمیت جریان عادی هر روزشان می شود. آنان در می یابند که صداقت فقط باعث درگیری می شود در حالیکه نادرستی روش آسانی برای اجتناب از دیگران است و از نظر روانشناسی دروغگویی به والدین راحت تر می شود.
 باید بدانیم که کودکان موقعیت های دروغ مصلحتی را با دروغگویی برای پوشاندن اعمال اشتباهشان، اشتباه نمی گیرند. بنابراین اگر پدر و مادر بگویند: «این کارت ها را از کجا آوردی؟! بهت گفته بودم حق نداری پول تو جیبیت رو واسه کارت خرج کنی !»کودک می تواند پدرش را متقاعد کند که کارت ها، کارت های اضافی دوستش هستند و این کار برای کودک بسیار شبیه یک دروغ مصلحتی است.[8]
 
 
ادامه دارد...

منبع : «دروغ گویی کودکان (روش های اصلاح و درمان آن)»
نویسنده: عاطفه دبیری و مرضیه کاکوئی
 

بیشتر بخوانید :
هدف کودک از دروغ گفتن (بخش دوم)
چرا کودکان دروغ می گویند
دروغ گویی کودکان
دروغگویی در کودکان
دروغگویی و علل آن در کودکان


 
پی نوشت :
[1] . punishment
[2] . Cole & Cole.2001.
[3] . Berthoud Papandropoulou & Kilcher, 2003.
[4] . Poplinger, 2007.
[5]. Grossman& Lewis,2006
[6] . Talwar, 2007.
[7] . DePaula, 1996.
[8] . Talwar, 2007.